کسب‌ وکارهای نوپا و علل شکست آن

بسیاری از کسب و کارها به دلایلی بیش از یک دلیل شکست خورده‌اند.

ما در این مقاله قصد داریم پنج دلیل عمده برای شکست کسب‌ وکارهای نوپا را برای شما بیان کنیم.

از آنجا که هر یک از کسب‌وکارهای نوپا بنا به دلایل متنوعی شکست خورده‌اند می‌توان دلایل مطرح شده را به همه آنها نسبت نداد، ولی احتمالا یکی از پنج دلیل مطرح شده در بسیاری از کسب‌وکارهای شکست‌خورده وجود داشته است. مطمئنا یک نسخه واحد برای همه کسب‌وکارها وجود ندارد و نمی‌توان دلایل را برای همه کسب‌وکارها یکسان در نظر گرفت.

جالب است بدانید اطلاعات به‌دست آمده از 101 کسب‌وکار شکست خورده‌ای تحلیل شده‌اند که صاحبان کسب‌وکار اطلاعات شکست خود را در اختیار عموم قرار داده‌اند و اگر همین فرهنگ بین کسب‌وکارهای نوپای ایرانی هم به‌عنوان یک الگوی مناسب در نظر گرفته شود احتمالا می‌توانیم در مورد دلایل دقیق‌تر شکست کسب‌وکارهای نوپای ایرانی اظهار نظر کنیم.

5علل اصلی مهم در شکت کسب و کارتان

  • اشباع بازار، 42 درصد

اولین و مهم‌ترین دلیل شکست، عدم نیاز بازار با رقم 42درصد است. در واقع این کسب‌وکارها نیاز بازار را به درستی شناسایی نکرده‌اند تا مساله موجود در بازار را حل کنند و فقط مساله‌ای را حل می‌کنند که برای خودشان جالب است، اما الزاما این مساله مهم بازار نیست. تقریبا نیمی از کسب‌وکارهای مورد بررسی که شکست خورده‌اند یکی از دلایل شکست‌شان بررسی نکردن درست نیاز بازار بوده است.

  • اتمام پول، 29 درصد

پول و زمان، دو عنصر مهم و حیاتی برای کسب‌وکارهای نو هستند. اگر کسب‌وکارها ارزشمندی پول و زمان در اختیار خود را درک نکنند، به سرعت آن را از دست خواهند داد و از دست دادن یکی از این دو عنصر حیاتی می‌تواند موجب شکست کسب‌وکارها شود. مالی و همچنین بررسی دقیق زمان‌های در دسترس می‌تواند به کسب‌وکارهای نوپا کمک کند تا با یک برنامه‌ریزی مناسب، خود را در برابر این دلیل مهم شکست مقاوم کنند.

  • تیم نامناسب، 23 درصد

تشکیل تیم مناسب و متناسب با کسب‌وکار به‌عنوان سومین دلیل مهم شکست کسب‌وکارهای نوپا شناخته شده است. با توجه به این‌که در بیشتر موارد کسب‌وکارهای نوپا به دلیل نداشتن سرمایه مالی کافی سعی دارند از افراد تیم نهایت استفاده را کنند و در بسیاری از موارد همین صرفه‌جویی مالی می‌تواند موجب شکست آنها شود. به نظر می‌رسد استفاده از تیم‌های بیرونی و دورکار و حتی استخدام نفرات مرتبط که بتوانند زودتر محصول یا خدمت را با حداقل موارد مورد نیاز آماده کنند، کمک بیشتری به کسب‌وکارها کند تا بخواهند خودشان نمونه اولیه محصول یا خدمت خود را تهیه کنند

  • شکست به واسطه رقبا، 19 درصد

به محض این‌که یک ایده خوب به یک محصول یا خدماتی خاص تبدیل شود، احتمال این‌که رقبایی سرسخت و سخت‌کوش پیدا کند، کم نیست.

در نتیجه این مساله‌ای است که بسیاری از کسب‌وکارهای نوپا به آن توجه نمی‌کنند و طبق بررسی‌های انجام شده بین 111 شرکت نوپا، 19 درصد آنها یکی از دلایل شکست‌شان پیروز نشدن در مقابل رقبایشان بوده است.

مساله خیلی ساده‌تر از چیزی است که فکرش را می‌کنید، فرض کنید شما یک مشکل را بررسی و یک ایده بسیار عالی برای رفع آن را عملیاتی کرده‌اید، فقط کافی است به این فکر کنید که رقیبی برای شما وجود داشته باشد و به‌عنوان مثال برنامه‌ای که در اختیار کاربران قرار می‌دهد کمی ساده‌تر از برنامه شما باشد همین کافی است که کاربران از ابزار او برای رفع مشکل خود استفاده کنند. این خیلی طبیعی است، شما هم باشید احتمالا همین کار را می‌کنید.

  • قیمت‌گذاری و هزینه، 18 درصد

فاصله یک درصدی دلیل چهارم و پنجم نشان می‌دهد میزان اهمیت این دو دلیل شکست نزدیک به هم است و توجه کسب‌وکارهای نوپا را می‌طلبد. قیمت برای خیلی از مشتریان یکی از مهم‌ترین عوامل استفاده یا استفاده نکردن از محصولات و خدمات شما است.

اگر قیمت مناسبی را برای محصولات خود در نظر بگیرید احتمالا مشتریان بیشتری خواهید داشت، اما نکته حائز اهمیت اینجاست که قیمت مناسب آیا هزینه‌های کسب‌وکار شما را پوشش می‌دهد یا نه؟ در صورتی که قیمت مناسب داشته باشید، ولی هزینه‌ها پوشش داده نشوند احتمالا نتیجه شکست خواهد بود. از طرف دیگر اگر هزینه‌های خود را بخواهید با قیمت بالا تامین کنید احتمالا حجم مشتریان شما کاهش خواهد یافت پس تناسب بین این دو موضوع برای بقای کسب‌وکارهای نوپا حیاتی است. تخفیف همیشه جذاب است و اگر در قیمت‌گذاری به حاشیه سود مناسب دقت شود و بتوان تخفیفات را روی محصولات و خدمات اعمال کرد احتمال موفقیت بیشتر خواهد بود.